A Tribute to the works of the late Dr. Seifollah Kambakhshfard2010-12-03T10:31:08-07:00
Below is an e-mail from the son of the late Dr. Seifollah Kambakhshfard, who has noted of the latter’s achievements in Iranian Studies during his lifetime. After the e-mail is an article written on December 2, 2010 in Persian in tribute and praise of the late Dr. Kambakhshfard achievements.
The late Dr. Seifollah Kambakhshfard. Despite political oppostion in Iran against ancient Iranian history, Dr. Kambakhshfard worked hard throuighout his life to work on the ancient heritage of pre-Islamic Iran.
=====================================================================
Subject: Re: Seifollah Kambakhshfard
Date: Thu, 2 Dec 2010 16:25:03 -0700
From: “kamran” <xxxx>
To: <manuvera@localhost>
Salam,
My father who spent most of his life in research, writing, lectures and field works in Archeology of Iran has joined the history himself on Nov. 28, 2010. He made contributions to this field both at pre and post revolution era, when there was so much animosity towards our history and people who had been involved in it. He fought a battle to foster the heritage that was at verge of collapse at early days of revolution and continued his work regardless of political climate througout these years. He died at the age of 81 while he was fighting another battle called “illness” but he never put his Archeology at rest.
He would have been recognised in greater scale, had the political undertone in our society been different today. Hope there is a spot somewhere in your website about him as a reminder to the students of history. A quick note that reminds the reader that once there were warriors who spent a lifetime preserving our heritage by fighting from within.
Thanks
Kamran Kambakhshfard
=====================================================================
خبرگزاري دانشجويان ايران – تهران
سرويس: ميراث فرهنگي
سيفالله كامبخشفرد در سال 1308 در تهران به دنيا آمد. او تحصيلات ابتدايي را در دبستان «اديب» و تحصيلات متوسطهي خود را در دبيرستان «دارالفنون» تهران گذراند. سپس در رشتهي باستانشناسي ادامهي تحصيل داد و موفق به گرفتن درجهي كارشناسي و كارشناسي ارشد باستانشناسي از دانشگاه تهران شد.
به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، كامبخشفرد پيش از اين در گفتوگويي، دربارهي فعاليتهاي خود بيان كرده بود: اشتغال را از معلمي و دبيري وزارت فرهنگ آغاز كردم و در سال 1339 عضو بخش ماقبل تاريخ موزهي ايران باستان شدم. همزمان با آن (از 1338 تا 1345) معاونت و دستياري دكتر عزتالله نگهبان را در ادارهي مؤسسهي باستانشناسي دانشگاه تهران، كه محل آن در ساختمان دانشسراي عالي واقع در سهراه ژاله بود، برعهده داشتم. در سال 1344 نيز رييس ادارهي آرشيو فني موزهي ايران باستان و در سال 1358 رييس موزهي ايران باستان بودم. همچنين از سال 1359 تا زمان بازنشستگي (1365) بهعنوان كارشناس مسؤول باستانشناسي در مركز باستانشناسي ايران فعاليت داشتهام.
دربارهي سابقهي فعاليتهاي فرهنگي كامبخشفرد به عضويت او در بخش پيش از تاريخ موزهي ايران باستان (1339)، معاونت و دستياري دكتر نگهبان در پايهگذاري و ادارهي مؤسسهي باستانشناسي دانشگاه تهران (1338-1345)، رياست آرشيو فني موزهي ايران باستان (1344)، رياست موزهي ايران باستان (1358) و فعاليت بهعنوان كارشناس ارشد و مسؤول كاوشهاي باستانشناسي در مركز باستانشناسي ايران (1359-1365) ميتوان اشاره كرد.
همچنين سوابق پژوهشهاي ميداني اين باستانشناس شامل معاون دكتر نگهبان در هيأت كاوشهاي مارليك/چراغعليتپه در گيلان، پاييز و زمستان 1340، معاون دكتر نگهبان در بررسي باستانشناسي محوطههاي پيلاقلعه، زينب بيجار، دورهي بيجار در رحمتآباد و رودبار گيلان، 42-1341، سرپرست هيأت علمي كاوشهاي باستانشناسي نيشابور (كورههاي سفالگيري دورهي سلجوقي)، 1343، معاون هيأت كاوشهاي هفتتپه خوزستان، به سرپرستي دكتر نگهبان، زمستان 1344، سرپرست هيأت كاوشهاي باستانشناسي در گرمي مغان-اردبيل، تابستان 1344، سرپرست هيأت بررسيهاي باستانشناسي در آذربايجان شرقي، 1345-46، سرپرست هيأت كاوشهاي باستانشناسي در تپههاي قيطريه، 48-1347، سرپرست گروه كاوشهاي باستانشناسي در محوطه آناهيتاي كنگاور، تابستان 1347، سرپرست و مجري طرح كاوشهاي باستانشناسي و بازسازي بناي موسوم به معبد آناهيتا – كنگاور، 1356-1348 ميشود.
از استاد كامبخشفرد مقالات زيادي در مجلههاي «بررسيهاي تاريخي»، «هنر و مردم»، «فرهنگ و معماري ايران»، «باستانشناسي و هنر ايران»، «يادنامه پنجمين كنگره بينالمللي باستانشناسي و هنر ايران»، «مجمعهاي سالانه كاوشها و پژوهشهاي باستانشناسي در ايران» و «باستانپژوهي» منتشر شده است. برخي از اين مقالهها به اين شرح است:
– «آثار و بقاياي دهكدههاي پارتي (اشكاني»)، بررسيهاي تاريخي، سال دوم، شماره 1 (1346)، صص 5-25.
– «قلعه جمهور (دژ بد) جايگاه بابك خرم دين» بررسيهاي تاريخي، سال يكم، ش 4، سال يكم (1345)، صص 1-28.
– «كشف كتيبه پهلوي ساساني (اذرنارسه – شاهپور دوم) در مشكين شهر» هنر و مردم، شماره 61-62 (1346)، صص 6-10
– «سخني درباره پنجمين كنگره باستانشناسي و هنر ايران» هنر و مردم، ش 70 (مرداد 1347)، صص 2-5.
– «كاوش و بازسازي معبد كنگاور» فرهنگ و معماري ايران، سازمان ملي حفاظت آثار باستاني، ش 4، (1355)، صص 51-76.
– «سنگ نگارههاي بيستون – تاق بستان و كاوشهاي علمي در كنگاور» يادنامه سمپوزيوم باستانشناسي ايران، تهران (موزه ايران باستان)، 1348.
– «كاوشهاي علمي در كنگاور – معبد آناهيتا» باستانشناسي و هنر ايران، شماره 6 (1350)، صص 10-32.
– «معبد آناهيتا – كاوشها و بازسازيها» گزارشهاي دومين مجمع سالانه كاوشها و پژوهشهاي باستانشناسي در ايران، تهران (موزه ايران باستان)، 1352، صص 10-19.
– «معبد آناهيتا – كاوشها و بازسازيها» گزارشهاي سومين مجمع سالانه كاوشها و پژوهشهاي باستانشناسي در ايران. تهران (موزه ايران باستان)، 134، صص 73-90.
– «روايتي از كاوشهاي باستانشناسي در كوهپايههاي گيلان شرقي (املش) باستانشناسي و تاريخ، صص 16-34.
– «فلزكاري و زرگري در مارليك» باستانشناسي و تاريخ، شماره 18 (بهار 1374)، صص 27-39.
– «بررسيهاي باستانشناسي در آذرشهر مراغه» ميراث فرهنگ، ش 12 (بهار و تابستان 1373)، صص 129-164.
– «شكلگيري معماري، معبد ناهيد كنگاور در تاريخ» تاريخ معماري و شهرسازي ايران، اولين كنگره ارگ بم – كرمان، ج 1، صص 26-40.
– «معبد آناهيتا – كنگاور» گزارش به مجمع باستان شناسان جهان در ششمين كنگره باستانشناسي و هنر ايران، انگسلتان (آكسفورد)، 1351 (چاپ خلاصه آن در مجموعه مقالات كنگره).
– «سنگ نبشههاي اورارتويي و پهلوي ساساني در آذربايجان» گزارش به مجمع باستان شناسان جهان در پنجمين كنگره باستانشناسي و هنر ايران، تهران، اصفهان و شيراز، 1347.
– «سفالگري نيشابور در عهد سلجوقيان» بررسيهاي تاريخي، شماره مخصوص، سال دوم (1346)، صص 338-359.
– «قلعه جمهور (دژ بذ) جايگاه بابك خرم دين» هنر و مردم، ش 50 (1345)، صص 2-7.
– «قيطريه مركز تمدن سه هزار ساله» باستانشناسي و هنر ايران، ش 25 (1348)، صص 3-40.
– «كاوشهاي كنگاور» مجله انگليسي ايران، (199 3791197, IRAN XI, pp )
– «سنگ نبشتههايي در اطراف سبلان» باستانشناسي و هنر ايران، ش 1 (زمستان 1347)، صص 55-60.
– «كتيبهاي از شاپور دوم شاهنشاه ساساني در مشكين شهر» هنر و مردم، دوره جديد، ش 62 و 61 (1346)، صص 6-10.
شماري از كتابها:
– سفالگري نيشابور در سدههاي پنجم و ششم هجري، فارسي و انگليسي، وزارت فرهنگ و هنر، 1348
– تهران سههزار و دويست ساله براساس يافتههاي باستانشناسي، تهران، نشر فضا، 1370.
– معبد آناهيتا – كنگاور (كاوشها و بازسازيها در معبد ناهيد و تاق گرا). تهران، سازمان ميراث فرهنگي، 1347.
– گور خمرهيي اشكاني در گرمي مغان، تهران: مركز نشر دانشگاهي، 1377.
– سفال و سفالگري در ايران از ابتداي نوسنگي تا دوران معاصر (1379)، تهران؛ ققنوس.
– آثار تاريخي ايران (1379)، تهران؛ ققنوس.
منبع: مجلهي باستانپژوهي، دورهي قديم، ويژهنامهي كارنامهي علمي باستانشناسان ايراني، به كوشش شهرام زارع و همكاران، زمستان 1379، ص 15.