روایت احمد کسروی از تلاش محمدعلی شاه برای راه انداختن دعوای ترک وفارس
This artilce was originally posted in – پژوهش هایی درباره ایران-.
=================================================================
احمد کسروی در تاریخ مشروطه معروف خود ، رویداد جالبی را که در سال 1286 اتفاق افتاده بود ،نقل می کند:
« در این روزها در تهران یک داستان خنده آوری رخ داد.چگونگی آنکه یک روز دیده شد یک آگهی(اعلان)در میدان توپخانه چسبانیده و در آن چنین نوشته شده : «ترکها روز دوشنبه در خیابان چراغ گاز در مسجد سراج الملک حاضر باشند..» مردم در شگفت شده ندانستند آن را که چسبانیده و چه خواستی در میان است.
هر چه بود ،روز دوشنبه (گویا همان دوشنبه پنجم خرداد که پس از نیمروز بازارها باز شد) کسانی از آذربایجانیان برای دانستن چگونگی به مسجد سراج الملک رفتند.دانسته شد پیشرو و بنیادگزار میرزا رحیم فالچی تبریزیست و گروهی نزدیک به یکصدوپنجاه تن از آذربایجانیان گمنام ، از کهنه سربازان ممقان و آرونق که در تهران به صرافی پرداختندی و از فراشان درباری و از نوکرهای حاجب الدوله و مانند این فراهم آمده اند.از میرزا رحیم به بازپرس پرداختند.او چنین سخن راند:«مقصود ما اتحاد است و اظهار غیرت،من بعد هرکسی پشت سر ما بد و ناسزا گوید باید با گلوله از دهانش بزنیم،هرکسی به علمای ما توهین کند همچنان. خوب حاجی میرزا حسن آقا مجتهد ماست و به این شهر وارد شد ، چرا هیچ کس پیشواز نکرد؟!.. چرا دست جمع به دیدنش نرفتیم؟چندنفر وکلای تبریز آشکاره بابی و لامذهبند، چرا آنها را به سزاشان نرساندیم؟.. این چه بی غیرتیست که یک نفر عراقی* بچه ترک را بکشد و ببرد؟!.. پس غیرت ترکیت ما چه شده ؟!»
دانسته شد درباریان می خواهند ، همچون زمان خودکامگی ، دشمنی و همچشمی میانه عراقیان و آذربایجانیان بیندازند و به نام ترک و فارس اوباش را به کشاکشی برانگیزند و برای این کار میرزا عبدالرحیم فالچی را که مرد نیرنگساز و بی آزرمی می بود برگزیده اند. این داستان عنوانی به دست متلک گویان داد و برخی روزنامه ها به شوخی هایی برخاستند».
احمد کسروی،تاریخ مشروطه ایران ، انتشارات امیرکبیر،ص349 _351
روایت احمد کسروی از تلاش محمدعلی شاه برای راه انداختن دعوای ترک وفارس