ادعای ترکیه برای مصادره فارابی و نظامی

Posted originally in Tabnak News.

« پیش از این نیز مشابه چنین اعتراضاتی در مورد بسیاری از شخصیت های جهانی مانند حکیم نظامی گنجوی، مولانا، صائب تبریزی، قطران، خاقانی و غیره نیز مطرح گردیده و بدون توجه به هویت قومی و زبانی مفاخر علمی و ادبی و تنها با تکیه بر زبان نوشتاری مورد استفاده آن دوران اظهارنظرهای غیر علمی ارائه شده است.» ایران بالکان (ایربا): در حالی که چندی پیش اظهار نظر رئیس فرهنگستان هنر قزاقستان در حضور علی معلم مبنی بر ملیت قزاقستانی فارابی با واکنش گسترده محافل فکری و ادبی ایران مواجه شد، رادیو و تلویزیون دولتی کشور ترکیه با انتشار گزارشی نسبتا مفصل از معتقدان به ایرانی بودن این فیلسوف بزرگ انتقاد کرده و تاکید کرده است که این شخصیت علمی، ترک بوده است!این رسانه دولتی کشور ترکیه یادداشت خود به قلم “محمدرضا هیات” در این باره را اینگونه آغاز کرده است: « چندی پیش رئیس فرهنگستان هنر قزاقستان که برای امضای قراردادی با فرهنگستان هنر ایران به تهران آمده بود، ابونصر فارابی فیلسوف بزرگ شرق را یک شخصیت قزاقستانی معرفی نمود و او را مورد تجلیل قرار داد. این اظهارات سبب شد تا برخی از نویسندگان ایرانی طی مصاحبه ها و نوشته هایی به اعتراض پرداخته و سخنان رئیس فرهنگستان هنر قزاقستان را نادرست و دور از واقعیت تلقی نمایند.»در ادامه این گزارش با طرح ادعایی جالب توجه مبنی بر اینکه “شخصیت هایی چون نظامی گنجوی، مولانا، صائب تبریزی، قطران خاقانی و بسیاری دیگر از مفاخر ادبی ایران، ایرانی نبوده اند!” می خوانیم: « پیش از این نیز مشابه چنین اعتراضاتی در مورد بسیاری از شخصیت های جهانی مانند حکیم نظامی گنجوی، مولانا، صائب تبریزی، قطران، خاقانی و غیره نیز مطرح گردیده و بدون توجه به هویت قومی و زبانی مفاخر علمی و ادبی و تنها با تکیه بر زبان نوشتاری مورد استفاده آن دوران اظهارنظرهای غیر علمی ارائه شده است.»

رسانه رسمی کشور ترکیه ادامه می دهد: « در سده های گذشته هر یک از زبان های ترکی، فارسی و عربی به عنوان سه زبان اصلی ممالک شرقی دارای جایگاه و کاربرد خاصی بوده اند؛ عربی، زبان علمی و عرفانی آن دوران بود. اغلب دانشمندان غیر عرب نیز مانند حکیم فارابی، ابو ریحان و ابن سینا اثار علمی خود را به این زبان به رشته تحریر درآوردند. فارسی نیز زبان شعر و ادبیات بود که باز بسیاری از شعرای غیر فارس مانند حکیم نظامی گنجوی، مولانا، خاقانی شیروانی و قطران تبریزی اغلب و یا بخشی از اشعار خود را به فارسی سروده اند.»

این گزارش بدون توجه به قلمرو سرزمین ایران در دوره های گذشته و با طرح نمونه ای نه چندان مرتبط با این ادعای عجیب، می افزاید: « مشابه چنین اوضاعی در روسیه نیز تا قبل از قرن هجدهم وجود داشت و شعرای روس آثار خود را به زبان فرانسوی می سرودند ولی تاکنون هیچ ادعایی در مورد مورد فرانسوی الاصل بودن شعرای روس مطرح نگردیده و یا مورد توجه قرار نگرفته است.»

رادیو و تلویزیون دولتی ترکیه با اشاره به این مسئله که «در سده های گذشته زبان ترکی، زبان سلطنتی و نظامی کشور بوده»، مدعی شده است که «در دورانی نه چندان دور تمامی درباریان اعم از ترک و غیر ترک به این زبان تسلط داشته اند و بسیاری از مکاتبات و قراردادهای سیاسی با دیگر کشورها به این زبان نوشته می شده است.»

این مطلب با اشاره به زندگی نامه حکیم ابوالنصر فارابی نوشته است: «  گفته می شود، حکیم فارابی در طول مدت حیات خود، به ویژه در مصر همواره لباس مخصوص ترکان را بر تن داشته و بیشتر به ترکی تکلم می کرده است. اولین منابعی که اطلاعاتی در مورد حکیم فارابی در آن یافت می شود، به 200-150 سال پس از حیات وی تعلق دارند. به گفته دانشمندان او از بزرگترین فلاسفه اسلامی است و در میان آنان کسی به پایه و رتبه‌ی او در فنون نرسیده است. شیخ الرئیس ابوعلی سینا که خود از نوابغ شرق می باشد، به کتابهای او استدلال نموده و از کلمات و گفتار او درتألیفات خود استفاده نموده و بهره‌مند شده است.»

در این گزارش همچنین آمده است: « همانگونه که از نامش نیز پیداست، فارابی، فرزند شخصی بنام محمد بوده و جد او به طرخان و سپس به اوزلغ (اوزلوق) می رسد. طرخان یک عنوان ترکی است که در دوره های قدیم در میان ترکان بکار می رفته است. کلمه اوزلغ از ریشه “اوز” به معنی مهارت و با پسوند “لغ” (لوق) که از پسوندهای بسیار رایج در زبان ترکیست، ساخته شده و به معنی مرد با مهارت آمده است. کلمه “اوز” امروزه نیز در لهجه های مختلف ترکی کاربرد داشته و در ترکی ترکیه ای نیز در واژه هایی مانند “اوزمان” به معنی متخصص بکار می رود. استفاده از کلمه “الترکی” در آخر نام حکیم فارابی از سوی مورخین نیز بدین جهت است که فارابی در منابع تاریخی نیز همواره به عنوان یک فیلسوف و اندیشمند ترک شناخته شده و موسیقی ترکی و ایرانی نیز مدیون خدمات علمی و هنری او است.»

بخش مربوط به حکیم فارابی در گزارش مذکور با طرح این ادعا که « بسیاری از منابع از جمله “وفیات الاعیان” اثر ابوالعباس شمس الدین احمد بن محمد بن ابوبکر خلّکان بر ترک بودن فارابی تأکید کرده اند» پایان می یابد.

در ادامه گزارش این رسانه ترک زبان بدون توجه به این واقعیت که بخش قابل توجهی از ایرانیان سابق و کنونی نیز به زبان ترکی تکلم می کرده اند و این زبان صرفا منحصر به مرزهای مورد ادعا نبوده، حکیم نظامی گنجوی نیز به عنوان یکی از شعرای غیر ایرانی مطرح شده و آمده است: « حکیم نظامی اگرچه بیشتر اشعار خود را به فارسی که زبان شعر رایج آن دوران بود، نوشته ولی کلمات، ضرب المثل ها و مفاهیم ترکی را با مهارت خاصی در اشعار خود بکار برده، ترکها را مورد ستایش قرار داده و بارها بر ترک بودن خود تأکید کرده است.»

دو مورد از استدلال های این گزارش مبنی بر ترک بودن نظامی گنجوی، به این شرح است: « حکیم نظامی در اسکندرنامه قهرمان داستان خود اسکندر را “ترک رومی کلاه” می نامد. به عقیده حکیم نظامی ترک، مانند آفتابی است که از دریای چین طلوع کرده و کوهساران را روشن می سازد: دگر روز کین ترک سلطان شکوه / ز دریای چین کوهه برزد بکوه»؛ همچنین « او زمانی که می خواهد بزرگترین پیغمبران، امپراتوران و فرماندهان را توصیف کند، صفت ترک را بکار می برد.»

این گزارش همچنین افزوده است: « حکیم نظامی گنجوی همچنین بسیاری از مفاهیم و ضرب المثل های رایج در زبان ترکی را به فارسی ترجمه نموده و در اشعار خود با مهارت خاصی بکار برده و بدین ترتیب در انتقال مفاهیم، واژه ها و مثل های فولکلوریک ترکی به زبان و ادبیات فارسی نقش بزرگی ایفا کرده است.»

نویسنده این گزارش همچنین مدعی است که با سبب به کار گیری برخی کلمات ترکی در آثار حکیم نظامی گنجوی از جمله ” آلاچیق، آماج، بیرق، سنجاق به معنی پرچم، تتق به معنی سایه بان، توتماج نوعی غذای ترکی، چالش به معنی حمله، بزک به معنی زینت، قلاوز به معنی راهنما، طغان به معنی باز و مرغ شکاری، قارینجا مورچه، اوزان خنیاگر، گردک حجله” او فردی غیر ایرانی بوده است!

انتشار این گزارش از سوی رادیو و تلویزیون دولتی ترکیه در حالی صورت می گیرد که این شبکه چندی پیش با انتشار مطلبی مشابه، مدعی شده بود که عید نوروز نیز از جمله میراث فرهنگی این کشور محسوب می شود!

طرح ادعای مذکور از سوی رسانه رسمی کشور ترکیه در حالی صورت می گیرد که مدتی قبل، حسن بلخاری قهی، رئیس پژوهشکده هنر فرهنگستان هنر، در گفت و گویی که با یکی از رسانه های ایرانی انجام داد تاکید کرد:  بلخاری ادامه داد:«ابوعلی سینا دانشمند ایرانی نیز در افشنه بخارا که در حال حاضر در کشور ازبکستان است متولد شده است اما جهانیان همه بر این باورند که ابن سینا یک دانشمند ایرانی است و به اندیشه و تاریخ ایران تعلق دارد.»

او در این گفتگو یادآور شد که «در زمان‌های قدیم نیشابور و ری به‌عنوان دو حوزه علمیه قدرتمند در منطقه شناخته شده بود و مستعدان تحصیل علوم متفاوت برای کسب علم به این دو حوزه سرازیر می‌شدند زیرا در این دو مرکز علمه اساتید برجسته‌ای حضور داشتند و مجالس علمی فراوانی وجود داشت.»

وی تاکید کرد:«بنابراین ایران محل تربیت و رشد اشخاص چون فارابی و ابن سینا بوده است و تفکر این اندیشمندان در ایران به بارنشسته بنابراین مطلقا اعلام می‌کنیم این اشخاص به تاریخ ایران تعلق دارند و از افتخارات ایرانیان به شمار می‌آیند.»

بلخاری در عین حال تصریح کرد که برخی جریان‌های بیگانه سعی دارند هویت فرهنگی ایران را به اسم خود مصادره کنند و ادعاهایی از قبیل ترک خواندن مولانا، قزاق خواندن فارابی، ملاصدرا، ازبک خواندن ابن سینا، و حتی عرب نامیدن خلیج فارس، همه و همه مصداق‌های بازری از تهاجم فرهنگی هستند که در مواجهه با این جریانات باید تمهیدات ویژه‌ای را در نظر گرفت.